محل تبلیغات شما
با تحولات سالهای اخیر که با مهمترین رویکرد جنگلداری یعنی توقف بهره برداری و اجرای طرح تنفس همراه گردیده است، آینده بهره برداری از جنگلهای شمال حداقل در استان گیلان با ابهام زیادی همراه شده است. خصوصا انکه در سالهای پایانی برنامه ششم، با اام قانون، برداشت چوب می بایست در جنگلهای شمال متوقف گردد.
بنظر بنده توقف بهره برداری در جنگلهای شمال لازم بود تا نگاه خود را به نحوه مدیریت جنگل مورد بازبینی قرار دهیم. البته تغییر در نگاه مدیریت جنگل بمعنی توقف برداشت چوب از جنگل تولیدی نیست.
جنگلهای شمال نیازمند بهره برداری چوب هستند به چند دلیل عمده:
1-شرایط تغییرات اقلیمی جهان حکم می کند که به لحاظ استقرار شرایط سازگار با تغییرات اقلیمی، دخالتهای پرورش جنگل را متوقف نکنیم. مطمئنا بهره برداری یکی از ابزار علم جنگل شناسی (پرورش جنگل) محسوب می گردد.
2-جنگلهای تولیدی شمال(نه همه نقاط جنگلی شمال) جنگلهای با قابلیت تولید چوب هستند، دارای توده های دخالت شده قبلی هستند و حداقل به لحاظ پرورش توده های همسال نیازمند برش های تنک کردن در نقاط مورد نیاز هستند. بنابراین اگر برداشت چوب و دخالت در این توده ها را متوقف کنیم، خسارت طبیعی این جنگلها افزایش می یابد و از همه مهمتر سرمایه تولیدی تجدیدپذیر کشور ما به هدر می رود. آنهم در این شرایط که به تولید و کسب درآمد و اشتغال و خودکفائی در شرایط اقتصاد مقاومتی نیاز داریم، توقف بهره برداری یعنی سرکوب کردن پتانسیل تولید کشور.
3-با این همه زیرساخت موجود در جنگلهای شمال از قبیل جاده های جنگلی، مسیرهای فرعی، حصارکشی ها و نقاط احیائی، و از همه مهمتر تجربه 50 ساله در طراحی وم اجرای طرح جنگلداری، توقف مدیریت جنگلداری شمال اقدامی منطقی به نظر نمی رسد.
4-بهره برداری سنتی از طریق اقتصاد معیشتی جنگلنشینان و حاشیه نشینان جنگل و دامداری سنتی دارای ضرر به مراتب بیشتر از برداشت چوب  است که متاسفانه کمتر به آن توجه می شود.
4-بعد از سالها تغییرات شیوه های بهره برداری در طرح های جنگلداری، طی دهه 80 و دهه 90، نشانه گذاری جنگلهای شمال با گذار از جنگلداری ناهمسال  (به شیوه تک گزینی) به  جنگلدرای ناهمسال نزدیک به طبیعت ، به مرحله ای از بلوغ رسیده بود که تقریبا دخالتها از پشتوانه علمی خوبی برخوردار بودند. حال توقف یکباره این جریان کارشناسی، به معنی برخورد جبری با دیدگاه علمی جنگلداری و جنگل شناسی در جنگل های شمال است.
5-کنار گذاردن نیرو و امکانات و برنامه طرح های جنگلداری منطقی بنظر نمی رسد.
اما با این اوصاف با تغییر اوضاع و توقف موقت برای تصمیم گیری بهتر به دلایل ذیل موافقم:
1-عملکرد مجریان طرح ها در مجموع با مشکلات زیادی همراه بود.
2- ایراد از نحوه طراحی طرح های جنگلداری نبود، بلکه ساختار اجرایی مجریان دارای مشکل بودند.
3-حفاظت جنگل توسط بخش غیر حاکمیتی در قانون پیش بینی نشده است. بنابراین حفاظت را نباید به مجریان غیر دولتی واگذار نمود. چون عوامل حفاظتی می بایست بلا استثنا ضابط قضائی خاص باشند. چون هیچ یک از قرقبانان طرح های جنگلداری این شرایط را نداشتند، عملا در کار خود موفق نبودند.به تبع ان در حفاظت جنگل موفق نبودیم.
4-تکنولوژی مجریان طرح ها در قسمت بهره برداری و جاده سازی قدیمی بوده و دارای ضررهای بیشتر از منافع بودند.
راهکار چیست:
طرح جنگلدرای در شمال می بایست توسط دولت اجرا گردد، حفاظت ان فقط در دست مامورین ضابط باشد(اعم از حفاظت احیائی و حفاظت فیزیکی). فقط بهره برداری طرح ها هرساله با تشریفات قانونی به پیمانکار واجد شرایط واگذار گردد. 
قانون برنامه ششم می بایست به نحوی اصلاح شود که برداشت چوب  صرفا بمنظور پرورش جنگل مجاز اعلام گردد.
در خاتمه لازم بیادآوری است که چشم همه کارشناسان به عملکرد تصمیم گیران ارشد سازمان جنگلها دوخته شده است که با تصمیمات خود چه آینده ای را برای جنگلهای شمال و جنگلداری ایران رقم می زنند؟!.

نیازمندیهای جدید آموزشی رشته های منابع طبیعی برای اشتغال دانش آموختگان دانشگاهی(آوردن فن و حرفه های اشتغال زا در بازار آزاد به مراکز آموزشی دانشگاهی)

تراژدی بیکاری تحصیل کرده های جنگلداری،مرتعداری و آبخیزداری

بررسی اهمیت علل بروز فساد رشوه در مدیریت منابع طبیعی (مطالعه موردی در استان گیلان)

شمال ,جنگل ,برداری ,های ,بهره ,طرح ,بهره برداری ,جنگلهای شمال ,می بایست ,طرح های ,است که

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

shahidshahriuari66 مرجع آموزشی کشور برای تقویت مهارت درک مطلب (reading) چه کار کنیم؟ UUbs Max's notes adehdehol هیئت فرهنگی ،مذهبی آل یاسین دورود keyliticom quenaigily نیمه پر لیوان